بدون عنوان
سلام نانازمامان صبحت بخیر نفسم اون بالابالاهاچه خبر؟ نانازمامان عزیزم بازانگار خبرایی هست نـــــیدونم هامامانی فقط بخاطراینکه خیالم راحت بشه میرم آزمایش خون بدم اخه مامانی باشگاکه میرم پدراین بدن رو درمیارم همش این شکلی هستم اگه تو توی دلم باشی که نباید این کارارو بکنممم الهی مامان دورت بگرده اگه خدابخواد و این ماه بیای تو دلم اول مث همیشه هزاران بار خداروشکرمیکنم و به هرحال راضیم به رضای خودش بعدشم یه مسافرت کوچولوداریم به طرفای ماکو وچالدران اونجا یکی دوتا ارامگاه بود اونجاخیلی دعا کردیم با بابایی تا توبیای الان دیگه دارم میرم اماده شم با خاله مهناز بریم مامانی تو که اون بالابالاهایی سفارش مارو پیش خدامون بکن عزیزم ...
نویسنده :
الــنـــازجوون
15:01