دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 25 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

بدون عنوان

1392/1/25 11:33
354 بازدید
اشتراک گذاری

                                        

ســــــــــــــــــــــــــــــلام مامانی

عزیزم فداتشم نفسم امروز سالروزشهادت حضرت خانم فاطمه زهراست همونیکه مادروهمسری نمونه بود مامان جان دیشب کلی آدم جمع شده بود جلوخونمون اخه یه هیئت خیلی خوب وبزرگ هست اینجا باباقبلش خواب بود منم خیلی حوصلم سررفته بود و دلم گرفته بود بابایی که بیدارشدکلی خوش به حالم شداولش بهم گفت پاشیم بریم بیرون گفتم بعد که یکم گذشت وصدای نوحه وسینه زنی هیئت که درست جلو درخونمون بود روشنیدگفت پاشوحاضرشوبریم یه نذری بکن دلت بازشه نمیدونم چرا لجم گرفت گفتمنمیخـــــــوام

هرچن مامانی وقتی صدای مداح کل خ یابون رو برداشته بود و التماس دعاداشت زود تو دلم تورو از خدا سالم خواستم و حس کردم همه یکصدا به دعای من گفتن آمــــــــــــــــین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مهسا مامان صدرا جونی
25 فروردین 92 15:20
عزیزم لج نکن.برو بیرون تا دلت باز شه.


فداتشم دیگه گذشت ولی امروز بعد ظهر یه همسرم همش خوشحالم کرده و کلا حالم خوشه مرسی بوس
مهسا مامان صدرا جونی
25 فروردین 92 15:22
عزیزم تو نی نی گپ هستم.خواستی بیا
پويا كوچولو
26 فروردین 92 0:18
آميـــــــــــــــــــــــــــــــــــن