مامانی قربونت بره جوجوم
سلام نی نی نـــــــاز من
نی نی کوچولو آی شیطون این ماهم مامانی رو خوشحال نکردی باشــــــــهپنجشنبه رفتم دکتر،قراربود با دوستم مهناز که شرایطمون یکیه باهم بریم دکتر من رفتم خونه باباایرجم برای ساعت 4قرارگذاشتیم ولی بعدش وقتی دیدم مهنازبامامانش میره بهش گفتم من نمیام وخبرازبابایی گرفتم گفت که 6میرسم خونه انقدخوشحال شدم که با خودبابایی میریم دکترقرارشدبابایی ساعت6ماشین رو برداره بیادخونه باباجون منو برداره بریم تاساعت6:40رسیدیم مطب 7:30بودکه رفتم اتاق دکتر.آزمایش قبلی بابایی رو هم بنابه خواسته خانم دکتر برده بودم همه چی نرمال بود اولش معاینه ام کردبعدش چن دیقه ای صحبت کردیم بهم گفتن هیچ مشکلی نداری و به همین زودی نی نی داری میشم ولی چن تا دارو برام تجویزکردن ویتامین اینا که بخورم بعدش اگه جنسیت برام مهم بود 18 این ماه برم پیشش نه که این ماه نی نی دار شدم هیچ اگه نه ماه اینده آمپولببین مامانی چقدر اذییت میشه ولی چون عاشقتم همشو به جون میخرم