نـــشـــــــد ولی اصلا ناامید نیستم چون خدا بامنـــــــه
سلام جوجوی مـــــــــامان
خوب خودتو لوس میکنی و نازمیکنی و نمیخوای بیای مامان جان فردا باز وقت دکترمهفرداساعت6.برم ببینم این باردیگه چیکارا باهام میکنن.مامانی بابایی میخواد یه کاری برام جورکنه و دیگه بیکار نباشم و فکرم انقد پریشون نباشه ازطرفی هم تصمیم گرفتم این ترم واحد درسی بردارم و غیرحضوری توخونه درسمو بخونم و برای امتحانات برم دانشگاه مامان جان اگه تو می اومدی فقط باتو مشغول میشدم این ماه بااینکه باز نیومدی اما دل ضعفه و خیلی دردای دیگه دارم دوستام میگن شاید باردارباشی اما فکرنکنم به هرحال فردامنتظرم ببینم خانم دکتر چی میگن باز راستی مامانی دیروز نی نی مریم جون عروس خالم متولدشدرفتیم بیمارستان دیدنش پسرش ناز بود اسمشو گذاشتن محمد خدا نگهدارش باشه عزیزم زودتربیا که مامان دلش برات خیلی تنگه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی