27 بهمن و تولد فاطمه کوچولو
سلام
دوستای گلم امیدوارم حال همگی خوب باشه و زندگی به کامتون
من و نی نی هامم خوبیم شکرخدا البته بادعاهای شما دوستای مهربونم
خونه تکونیارو شروع کردید؟امیدوارم هرچی غم تودلتونه هرچی غصه داریدخدایی نکرده ...باتموم شدن این سال مشکلاتتونم حل بشه و دنیا به روی ماهتون بخنده انشالله..من یه سالن و انباریم مونده که اونم یه مقداریش رو امروز همسری و یه مقداریش رو مامانم فردا میاد کمکم البته اگه برنامه ای پیش نیاد...
دو روزه ماهواره مون قاطی کرده حوصلم خیلی سرمیره دوسه تافیلم جم تی وی رو خیلی عادت کرده بودم به دیدنش ولی حالا مجبورم از دی وی دی و لپ تاپ استفاده کنم ببینیم امروز همسری میتونه کاری بکنه؟!
دیروز 27بهمن تولد فاطمه خانم دختر اقای ولیپور بود...میدونستیم قراره بریم اما دوباره اقای ویپور به همسری زنگ زدن و گفتن که منتظریم...خلاصه دیروز همسری که ارومیه بود از طرکت رفته بودن مجلس ختم عمه ی همکارشون اقای شیرمحمدی تاچهاراید میومدن اما مجلس ختم باعث شد پنج بیان خونه...نهار که ماهی بود رو اماده کردیم و چهارتایی نوش جان کردیم بعدیکم همسری باماهواره ور رفت و بعدش حمام و یکم وقت گذشت نمازخوندیم و راهی خونه ی اقای ولیپور شدیم...اما خدامیدونه اصلا حوصله نداشتم...قبلش بیحال نبودم اما یه نیم ساعت قبل رفتن انگار پای رفتنم نبود...به هرحال پاشدم اماده شدم و راهی شدیم...رفتیم فاطمه خانم اومدن پیشوازمون و با اعظم جون روبوسی کردیم و یکم گپ زدیم شام اماده شد و شام خوردیم...الهییییییی بچه هاچقد صاف و سادن چقد دلشون همیشه تولد و خوشی میخواد....همش میگفت کیکم رو بیارید ....مارسیدیم یه ربع بعدش کادوبازشد دیگه نموند برای لحظه ی اخر....
بعدشام خودم خواستم ظرفاروبشورم بااب سرد شستم و حالم جااومد اساسی دیگه من کلا شارژشده بودمکم کم شروع کردیم به عکس گرفتن...صدای دستگاه رو بلند کردیم و شوشوی من و فاطمه و بعدش اقای ولیپور شروع به رقص کردن...خوش گذشت خداروشکر ساعت یه ربع به یک اومدیم خونه و من زودی رفتم لالا خسته بودم...اونجا همش میگفتن انشالله تولد دوقلوها....وای انشالله ....ببینم اون روز رو
فاطمه از کادوش خوشش اومده بود و من خوشحال بودم چون میدونستم دوست خواهدداشت....
برای نهار امروز عدسی در نظرگرفتم همسری هم تاسه ونیم میاد انشالله اگه مشکلی پیش نیاد یکم کارکنیم فرداهم شهرستان هستن و من باز یه شب تنهام البته بدون همسرم چون خونه مامانم میرم همیشه...
دوستون دارم امیدوارم خوش باشید هرجای این دنیا که هستید