نی نی سه ماهه شد
سلام
نی نی های نازم سه ماهگیتون مبارک
دوقلوهای قشنگم الهی مامان فداتون بشه
خیلی خوشحالم و هرلحظه خدارو شکر میکنم بابت داشتنتون...
امروز وقت ازمایش و سونوداشتم...به بابایی گفتم امروز رو مرخصی بگیره اونم مرخصی ساعتی گرفت و باهم فتم ازمایشگاه و سونوگرافی
اولش جاهایی که خوددکتر پیشنهاد کرده بود رفتیم نبودن و کاملا ناامید برگشتیم وهمسری گفت الناز بریم یه جای دیگه خداروشکررفتیم و سونوگرفای دکتر مجید شکرفروش....نفراول بودیم رفتیم داخل البته بعد از کمی انتظار...دراز کشیدم رو تخت و تا دکتر حرفی بزنه نفسم حبس بود
بعد همسری که کنارم بود گفت اقای دکتر نگرانی نیست که؟دکترگفتن نه یکیشو دیدم که دختر و اون یکی رو دارم میبینم ولی اینم پنجاه پنجاه دختره اما نمیتونم قطعی بگم
این یعنی اینکه من سلناز عزیزم رو خواهم داشت یا با داداشش و یابا آبجی جونش خدایا شکرت
ازا ونجاهم رفتیم درمانگاه دانش ساختمان سینا خیابان یاسر و اونجا ازمایش خون گرفتم و نتیجه رو قرار شد دوشنبه دن که به همسری گفتم بگو دکتر تاکید داشت که زودتر ببرین نتیجه رو و خانمی که اونجا بود گفتن باشه پس شنبه بیاید...حالا قرار شده شنبه بریم نتیجه رو بگیریم و بعدش برمی مطب دکتراونجا که دگتر گفت احتمالا دومی هم دختره شوهرم چشاش یه برقی میزد خدایا این شادی رو هیچوقت ازمون نگیر دل همه بنده هاتو شادکن...الهی امین
همسری منو رسوند خونه و بعد خودش رفت سرکار ومن اومد کشوهای کمدارو مرتب کردم و خونه تکونی قسمت اتاق خوابم رو که دیروز با شوشو متحول شده بودیم تموم کردم...کمدا و میز ارایش اینارو تواتاق جاهاشون رو تغییر دادیم و اتاق برای دوقلوهای ناز رو باز کردیم و کلا اتاق آماده ست البته بدون هیچ تخت و کمدی خخخخخ که ایشالاا بعد عید شروع میکنیم برای خرید سیسمونی
دعاگوی همه ی دوستای گلم