دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 23 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

نی نی سه ماهه شد

1393/11/23 18:10
573 بازدید
اشتراک گذاری

                               

سلام

نی نی های نازم سه ماهگیتون مبارک

دوقلوهای قشنگم الهی مامان فداتون بشه

خیلی خوشحالم و هرلحظه خدارو شکر میکنم بابت داشتنتون...

امروز وقت ازمایش و سونوداشتم...به بابایی گفتم امروز رو مرخصی بگیره اونم مرخصی ساعتی گرفت و باهم فتم ازمایشگاه و سونوگرافی

اولش جاهایی که خوددکتر پیشنهاد کرده بود رفتیم نبودن و کاملا ناامید برگشتیم وهمسری گفت الناز بریم یه جای دیگه خداروشکررفتیم و سونوگرفای دکتر مجید شکرفروش....نفراول بودیم رفتیم داخل البته بعد از کمی انتظار...دراز کشیدم رو تخت و تا دکتر حرفی بزنه نفسم حبس بود

بعد همسری که کنارم بود گفت اقای دکتر نگرانی نیست که؟دکترگفتن نه یکیشو دیدم که دختر و اون یکی رو دارم میبینم ولی اینم پنجاه پنجاه دختره اما نمیتونم قطعی بگم

این یعنی اینکه من سلناز عزیزم رو خواهم داشت یا با داداشش و یابا آبجی جونش خدایا شکرت

ازا ونجاهم رفتیم درمانگاه دانش ساختمان سینا خیابان یاسر و اونجا ازمایش خون گرفتم و نتیجه رو قرار شد دوشنبه دن که به همسری گفتم بگو دکتر تاکید داشت که زودتر ببرین نتیجه رو و خانمی که اونجا بود گفتن باشه پس شنبه بیاید...حالا قرار شده شنبه بریم نتیجه رو بگیریم و بعدش برمی مطب دکترچشمکاونجا که دگتر گفت احتمالا دومی هم دختره شوهرم چشاش یه برقی میزد خدایا این شادی رو هیچوقت ازمون نگیر دل همه بنده هاتو شادکن...الهی امین

همسری منو رسوند خونه و بعد خودش رفت سرکار ومن اومد کشوهای کمدارو مرتب کردم و خونه تکونی قسمت اتاق خوابم رو که دیروز با شوشو متحول شده بودیم تموم کردم...کمدا و میز ارایش اینارو تواتاق جاهاشون رو تغییر دادیم و اتاق برای دوقلوهای ناز رو باز کردیم و کلا اتاق آماده ست البته بدون هیچ تخت و کمدی خخخخخ که ایشالاا بعد عید شروع میکنیم برای خرید سیسمونی

 

دعاگوی همه ی دوستای گلم

 

 

پسندها (2)

نظرات (2)

بابا و مامان
27 بهمن 93 23:28
خدایا شکرت
الــنـــازجوون
پاسخ
مــــــــــــــــــرسی مامانیییییی
مژگان
29 بهمن 93 9:51
ای جاااان. ان شاالله به سلامتی. الناز جان دیشب تو خونه با همسرم راجع به شما صحبت میکردم. به همسرم گفتم امروز صبح من خیلی خیلی خوشحال شدم از اینکه خبر خوب دو قلو ها رو تو وبلاگ وست وبلاگی م دیدم. کلی با ذوق از اینکه حدود 9-8 ماهه اینجا رو میخونم و بعدش خبر بارداری و بعدشم که دو قلو ها براش صحبت کردم. ان شاالله به حق محمد(ص) و آل محمد(ص) همیشه شاد باشید و سلامت. بی صبرانه منتظر به دنیا اومدن دوقلوهای نازنینت هستم. راستی من عاشق دوقلوها هستم. همیشه دوست آرزوم بوده دوقلو داشته باشم ولی متاسفانه همسرم دوقلو دوست نداره. ان شاالله هر چه که خیر هست پیش بیاد. راستی شما تو فامیلتون سابقه دوقلوزایی دارید؟
الــنـــازجوون
پاسخ
دوست گلم مژگان جونم الهی همیشه دلتون شادباشه و خدا بهتون دوقلوبده دیگه وقتی دوقلو داشتی شوهرت خودش شیفته شون میشه ....عزیزم بله دخترعموی پدرم دوقلو دارن ...تقدیره دیگه خدا اینوخواسته مژگان جون انشالله وقتی تصمیمی گرفتید نی نی بیارید خدا یه نی نی سالم و ناز بیاری خانوادتون تکمیل میشه برات بهترین هارو ارزومیکنم