دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

نتیجه سونو 25شهریور

1393/6/26 20:18
368 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

من دیروز کلی استرس داشتم کلی گیج بودم انگار یه چی گم کرده بودم....بالاخره ساعت 18:30 شد و همسری رسیدن تا یه لقمه غذابخورن من زودی آماده شدم و راه افتادیم سمت مطب....وای داخل که شدیم هنگ کردم فک میکردم شادی خلوت باشه...اما نه پر بوووود از ادمهایی که خیلیاشون مث من بلاتکلیفن و چندسال منتظر

به خانم منشی گفتم که اومدم برای سونو اونم اسمم رو نوشت و بعد از یک ساعت و نیم دوساعت اسمم رو خوند و رفتم داخل...دکتر گفتم اوضاع رحم و تخمدانات خیلی بهتر از قبل شده ....گفتم خانم دکتر ای یو ای چی نتیجه نمیده بخواید ای یو ای کنید گفت دوازده درصد احتمال نتیجه مثبت هست بعدشم مشکلی نداری چرا ای یو ای کنی یکم صبر داشته باش...گفتم چشم و تصمیم گرفتم هیچ اصراری نداشته باشم تو هیچ کاری و تو کارای خدای مهربونم دخالت نکنم....اومدیم بیرون داروهامو گفتن و دستیارشون نوشتن....چن ورق فولیک اسید  که روزی یه عدد بخورم...لتروزول از روز چهارم پریود روزی دوتا بخورم .... و کلومیفن از روز دوم پریود روزی دوتا بخورم و یه آمپول گونال که تویخچال نگهش دارم و روز هفتم پریود ساعت هفت عصربزنمش البته زیر جلدی ....البته همه ی اینا به جز فولیک اسید رو دوره ی بعد پریود استفاده میکنم چون این ماه فقط باید فولیک اسید بخورم و چون دکتر میرن مسافرت و احتمالا 26مهر مطب باز بشه اینارو نوشتن که دفعه بعد زحمت نیفتم برم دکتر اینارو که مشخص شده بخورم و روز هفتم امپول رو بزنم و روز دهم برم سونوگرافی و اگه خبری نشد احتمالا ای یو ای....

دیشب امیر اومد دفترچه رو برد برای تایید و باداداشم رفتن داروهامو گرفتن و ظهری اوردن تحویل دادن....دستشون درد نکنه...امروزم که خونه ی بابا ایرجمم همسری صبح رفته  وفردا عصر میاد انشالله...

خدایا شکربخاطر همه ی داده ها و نداده هات

پسندها (3)

نظرات (7)

زهراخ
27 شهریور 93 2:33
انشاا...ک همه چی ب خیروخوشی تموم میشه عزیزم
✿♥✿ محمدپارسا دردونه ی مامان و بابا ✿♥✿
27 شهریور 93 14:50
سلام دوست گلم خیلی وقته که میام و نوشته هات ومیخونم هر مرتبه هم به این امید وبلاگت و باز میکنم که ببینم بارداری ولی به قول خودت امید به خدا داشته باش و توکل بکن به اون امیدوارم مرتبه بعد که میام پست بارداریت و بخونم آمین
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام دوست عزیزم خوبید؟ مرسی که مطالبم رو دنبال میکنید...بله توکل برخدا بادعاهای شما عزیزان....
بابا و مامان
28 شهریور 93 4:06
ایشالاه به سلامتی و خبرای خوش و شادی بخش
الــنـــازجوون
پاسخ
مرسی دوست عزیزم انشالله فدات بشم
فریبا
29 شهریور 93 13:42
عشقم ایشالاه همه چیز درست میشه مطمئنن وضعیتت خوبه که با ای یو ای مخالف بوده خداروشکر فرشتت نزدیکه الناز جووووووون
الــنـــازجوون
پاسخ
مرسی فریبا جونم قربونت بشم اره انگاری...همه امیدم به خداست و دعاهای شمادوستای گلم میبوسمت خیلی مواظب خودت باش ابجی جونم
مامان اعظم
29 شهریور 93 17:56
سلام الناز خانم این داروهایی که دکتر برات نوشته منظورم لتروزل و آمپول گونال خیلی ها به لطف خدا باهاش نتیجه گرفتن. تو خانواده ی ما خانمی بود که 4 سال نشسته بود و بچه دار نمی شد. دو دوره از این لتروزل ها و آمپول هاش سی جی رو زد به لطف خدا باردر شد. شما هم امیدت به خدا باشه. به قول مامانم بی حکم او برگ از درخت نمی افته چه برسه به زدگی بخشیدن به یک انسان ان شالله به زودی خبر خوشی تو این وبلاگ بذاری و ما را هم بی خبر نذار
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام مامان اعظم خوب هستین؟باعث افتخاره دوستایی مث شما دارم خانم مهربون....بله خیلی شنیدم راجع به این امپول...وای خداکنه ..دیگه میترسم انقد خسته شم که ادامه ندم...امپول گونال رو خیلی بهش امیدوارم...دعام کنید مرسی خانمی خوب و مهربون
نورا
29 شهریور 93 19:17
سلام الناز جون منم ی سال و نیمه که ازدواج کردم و قصد بارداری دارم.رفتم دکتر که مشاوره بگیرم واسه بارداری سونو واژینال دادم متوجه شدم که فولیکول هام ریزن و پریودم نامنظم.کلومیفن خوردم و باش کیست گرفتم 3 ماه قرص اچ دی خوردم که رفع شد الان دکترم واسم قرص لتروزل نوشته با آمپول گونال.البته قرار شد این آمپولا رو با کلومیفن بزنم که متاسفانه بازم علائم کیست داشتم دکتر از ماه بعد دستور مصرف اینا رو بهم داده.بعدش این ای یو ای چیه من تا حالا نشنیدم!مگین این آمپول و قرصا چن قلو زایی میاره شما چیزی شنیدیدن؟ایشالله خدا به ما دو تا هم ببخشه.آمین
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام نورا عزیزم...خوبی گلم با اجازه لینکت میکنم...خوب مردی رفتی مشاوره و در کل اقدام کردی چون هرچه زودتر ادم از مشکل خودش باخبرباشه راحتترمیتونه رفعش کنه البته امیدوارم...امیدوارم خیلی زود مشکل شمام حل بشه...شرای منم دقیقا مث شماست....منم برای ما بعد لتروزول کلومیفن و گونال دارم....ای یوای یعنی اینکه یمی دوتا امپول رو تو روزای مشخص شده که دکترمشخص میکنه میزنی..بعد اسپرم شوهرت میگیرن ....و شستشو میدن سالما و خوباشو انتقال میدن به رحمت...البته منم اینار وشنیدم و خوندم تا این حد...وای خداکنه هر چه زودتر مشکل شما من و خیلیا اصلا همه که مشکلمون مشابهه زودی حل بشه عزیزم خوشحالم باهات اشناشدم
نورا
30 شهریور 93 18:25
سلام الناز جونم.مرسی عزیزم شما هم لینک شدی.وای خدا نکنه کارمون به اونجاها بکشه من که واسه معاینه خیلی سختمه و اذیت میشم وای به حال این کارا.ایشالله با این آمپولا جواب بگیریم.شاید دوتایی با هم نی نی دار شدیم.وااای فکرشو بکن خیلی خوشحال میشم تو این ماه دو تامون نی نی دار بشیم و باعث بشه دوتا دوست خوب واسه هم بشیم.
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام عزیزممممم...مرسی بابت لینک خانم گل...اره معاینه سخته ولی خب مجبوریم و تاجایی که میتونیم باید پیش بریم و کم نیاریم...الهییییییییییییییییی امین بخدا ازته دل برات از خدا یه نی نی ناز و توپول موپول اروز میکنم انشالله زودی نتیجه بگیریووو و مامان نازی بشی براش...راستی تاریخ تولدت اصالتت و تحصیلاتت و ازاین جور اطلاعات تاجایی که راحتی برام بنویس دوست دارم بیشتر اشناشیم...راستی ببینم وایبرداری؟