دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

تجویز دکترنان بخش

1393/2/3 14:34
209 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامان جونم نقسم همه کسم تویی که نیومده شدی دلخوشیم...عزیزم دیروزعصربابایی قربونش بشم خیلی باعجله رسیدخونه من زودی رفتم ماشین و روشن کردم  ازپارکینگ اوردم بیرون بابالباس پوشیداومدرفتیم...رفتیم داخل مطب پرررررررررر بود..قربون خدابشم چرا نازایی انقد زیادشده...نوبت من گذشته بود چون هفت و پنجاه رسیدیم مطلب یه نیم ساعتی باهمسری نشستیم  منتظر...بعدگفتن خانم ذکایی بااسترس تمام رفتم داخل...خانم منشی منوبردن پشت پرده گفتن لباساتو درییار الان خانم دکترمیان برای معاینه...گفتم وای من که تازه معاینه شدم بازم معاینه...بالبخندگفتن بله...اخمالوبودا اما اون لحظه ازش خوشم اومدفهمیدم مهلبونه...رفتم روتخت ومنتظرشدم معاینه شدم و لباس پوشیدم رفتم پیش خانم دکتر..گفت خانم مشکلی نداری اماهمین پلی کیستیک روبایدخودتم بخوای که ازبین بره اونم فقط با کم کردن وزنت ازبین میره..گفتم بله خانم دکتردرجریانم...دستیارشون داروهارو برام تجویزکردن وتوضیح دادن...دوبسته متفورمین هرهشت ساعت یکی و یه بسته فولیک اسید روزی یه دونه...ویه آزمایش هورمونی برای روز دوم پ برام نوشتن منم گفتم که تازه پاک شدم گفت باشه تواقدامتوبکن داروهاتوبخور به موقع هم آزمایشتوبده بیا...خداحافظی کردم و همسرم دستموگرفت و اومدیم بیرون...داروهامو گرفتیم من فشارم افتاده بود دهنم خشک شده بود شوشو برام قاقالی لی خرید و خوردیم خواست بریم بستنی گفتم نه دلم غذای گرم میخواد گفتم زودتربریم خونه داداش...یه دوری زدیم شوشو توماشین دلداریم دادوخداروشکرکرد که مشکلی نداریم...اومدیم رسیدیم خونه داداش و یکم بعدش شام خوردیم...دوستای گلم که عین خواهرامن بهم اس دادن و حالموپرسیدن مرسی دوست جونام...انشالله خداوند لطفشو شامل حال همه بکنه...الهی آمین

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

آرزو مامان محمد
3 اردیبهشت 93 14:39
ایشالله هرچه زودتر جواب میگیری عزیزم شک نکن
الــنـــازجوون
پاسخ
الهی آمین ارزوجان مزسی
مامی کیاناوهانا
3 اردیبهشت 93 14:42
باران
3 اردیبهشت 93 14:48
الحمدالله که روزهای انتظار داره تموم میشه راستی آپمممممممممم
الــنـــازجوون
پاسخ
انشالله عزیزم فداتشم بوووس
زهراخ
3 اردیبهشت 93 14:50
سلام عزیزم خوبی خداروشکرکه سالمی عزیزم به دلم افتاده که خداخیلی زودآرزوت روبراورده میکنه عاشقتم
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام فداتشم مرسی بووووس
فریبا
3 اردیبهشت 93 15:01
سلام الناز جونم خدارو شکر که مشکلتتتتتتتتتتتتتتتتتت به زودی حل میشه برات خیلیییییییییییییییییییییی خوشحالمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم دوست دارم
الــنـــازجوون
پاسخ
فداتشم عزیزم مرسی انشالله به زودی زودمشکل توام حل میشه وخدافرشته اتو میفرسته..بوس منم دوست دارم
مامان یاسمن و محمد پارسا
3 اردیبهشت 93 18:15
عزیز دلم خدا را شکر همه چیز خوبه ایشالاه به سلامتی وخوشی
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام مرسی دوست گلم ممنونم
مامان الناز
3 اردیبهشت 93 23:10
ايشالاه زود زود به خواسته دلت ميرسي
الــنـــازجوون
پاسخ
مرسی عزیزم انشالله
فدایی محیا
5 اردیبهشت 93 22:58
ان شالله ک حرف خانم دکترو گوش کنی ک زود زود نتیجه بگیرین عزیزدلم
الــنـــازجوون
پاسخ
مرسی خانمی انشالله
خاله صبا
22 اردیبهشت 93 19:57
سلام بهم سر بزنید ، من و جرقه خوشحال میشیم