خبر خوش
سلام سلام سلام
امروز یه خبر خوش شنیدم....
خداروصد هزار مرتبه شکر
صبح بیدارشدم و اول از همه داداش شوشو بهم تو لاین پیام داده بود که چرا نیستی و قهری و از این حرفا؟جوابشو دادم و رفتم تو اتاق که با مامانم صحبت کنمیکم حرف زدیم پشت خطی داشتم....گاهی بس که مخاطب دارم و میخوان که باهام تلفنی حرف بزنن اصلا وقت سرخاروندن هم ندارم خخخخخجواب دادم دختر خالم سمیه جواب داد...سلام احوالپرسی و بعدشم پرسیدم چه خبرا چیکارامیکنی؟دیدم یکم مشکوک جواب داد...گفتم چه خبره؟گفتم نکنه ......گفت اره نی نی دارمخداروشکر....هرچند سمیه سال 89 ازدواج کرده بود اما 4-5ماه بود که برای نی نی اقدام کرده بود.....خداروشکر مه طول نکشید و الان حاملست...خدا قسمت همه دوستای منتظرم بکنه...
عزیزم امروز روز دومم هستش....دیروز افتضاح درد داشتم...شبم که داداش و الناز و امیر اومدن شام خونه بابا اینا...مشهد رفتنمون قطعی شد انشالله اگه خداهم بخواد عید رو مشهدهستیم...