دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 25 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

شانس بد من...

1392/10/18 16:19
774 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای گلم

من اومدم بعد یه چن روز....

یه خبر بد....من بعد 14روز از گذشت دوره ی این ماهم دوباره ... شدم

این یعنی چی؟امروز روز دومم هستش...شب 12 بعد اقدام صبحش بیدارشدم دیدم حالم بده و...ناگفته نمونه از همون شبم شروع کردم باز دوباره متفورمین آلمانی میخورم..حالا چن نفر گفتمن از متفورمین هستش اما چن تا از دوستامم گفتن که ربطی نداره به متفورمین... حالا من موندم این چه جریانیه؟تازه داشتم برا این ماه اماده میشدم ...خداعاقبتمون رو به خیر کنه...

بنده چن روزه درگیر مهمونی و خانواده ی شوشو هستم...دوشنبه عصر همسری ارومیه بود ساعت 4 اینا اومد غذا خوردیم شلوار پوشیدم  ارایش نصف نیمه کرده بودم که یهو تلفن خونه زنگ خورد...دیدم مادرشوهرم هستش گفت خونه اید؟گفتم داشتیم میرفتیم بییرون....گفت پس نمیایم؟گفتم نه خوب بیاید کارواجبی نداشتیم میرفتیم بگردیم...خلاصه کلی اصرار کردم که دیدم بعد 20دقیقه پدر مادر شوشو اومدن...

صبح با خواهر شوهرم و مادرشوهرم حرف زده بودیم ...خواهرشوهرم میخواد گوشی بخره...چون شوهرش نیمذاره تنهابره بیرون...به من و شوشوم که داداشش باشه سپرد که گوشی مناسب دیدیم خبر بدیم بهش....خلاصه عصری مادر و پدر شوشو اومدن...منم برداشتم برای شام قیمه خورشت درست کردم و کلی خوشحال بودم از اومدنشون چون تنهابودیم و یکم حال وهوامون عوض شد مهمون اومد خونمون...

خلاصه اخر شب با برادر مجرد شوشوم پاشدن رفتن خونشون....

دیروزم همسری خوی بود و ساعت 3:30 رسید خونه تصمیم گرفتیم زودی غذابخوریم بعد من پشنهاد دادم بریم خواهرتو برداریم بریم یکم بگردیم و گوشی ها رو باهم ببینیم...شوشوهم قبول کرد و رفتیم  دنبال خواهرشوشو برداشتیم و رفتیم پاساژخلیلی و یکم گشتیم و گوشی رو انتخاب کردیم موند خواهرشوشو با شوشوش برن و گوشی رو بخرن...

بعد شام رو رفتیم خونه ی مادرشوهرم و اخرشب باباایرجم اینا خونه ی عمه فرحنازم بودن رفتیم اونارو بیاریم خونشون و وسایلی که خریده بودیم رو گذاشتیم خونه ی باباو لپ تاپ و هم گذاشتیم چون فرداش یعنی امروز صبح شوشو میرفت سقز بانه و من باید میومدم خونه ی مامانم و شبم اینجا میمونم و دور از شوشوممدوشب پیش شوشوم برگشت بهم گفت الناز نی نی نمیخواهیم دیگه...منومیگیگفتم چرا؟گفت خوب راحتیم دیگه بچه بیاد دم به دیقه باید بالاسر بچه باشی و ....... میدونم از ته دل نمیگه فقط برای دلخوشیمون گفته چون خودش عاشق نی نی هستش

خیلی دوستون دارم برای همه منتظرا دعاکنید

التماس دعا

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان یاسمن و محمد پارسا
18 دی 92 16:31
عزیزم انشالاه همسرتون به سلامتی بر می گرده عزیزم نگران نباش ایشالاه همه چیز درست میشه
الــنـــازجوون
پاسخ
مرسی عزیز دلم ممنونم شادباشید
❤خونه نمدی❤
18 دی 92 17:12
مامان با سلیقه سلام اگه میخوای هرکی میاد تو اتاق نی نی خوشگلت انگشت به دهن بمونه یه سر به خونه نمدی بزن کارای تک و شیکی که تو هیچ مغازه ای نمیتونی پیدا کنی منتظرت هستم www.namadi.ir ارسال به سراسر ایران با تشکر خونه نمدی
فریبا
18 دی 92 17:45
قربونت برم من ناراحت نباش ایشالاه شوشو به سلامت بر میگرده و همه کارها درست میشه ناراحت نی نی هم نباش من مطمئنم نی نی ات زود زود میاد د.ست دارم دوست جونیم
الــنـــازجوون
پاسخ
عزیزدلم مرسی خانمم انشالله خدا سایه شوشو مادر پدرتو بالاسرت نگه داره گلم...مرسی انشالله نی نی ناز تو زودترمیاد....من اگه شما رو نداشتم دق میکردم مرسی که هستین بووووووووووووووووووس
مهسا
18 دی 92 18:48
سلام الناز جون وب قشنگی داری من با افتخار لینکتون کردم
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام خانمی خوبی؟مرسی عزیزم منم لینکتون میکنم.....فقط اگه میشه بگین چن ساله از کجا؟مرسی
مامان الناز
19 دی 92 0:27
سلام گلم ايشالاه همه چي درست ميشه بدشم همه اين روزا ميگذره و ني ني دارم ميشي و اذيتتم ميكنه به قول شو شو ت دم به دقيقه بايد بالا سرش باشي بدش به اين روزا ميخندي
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام عزیزم بله همینطوره دیگه کاریش نمیشه کرد تا خدانخواد مرسی خانمیییییییییییییییییییییییییی
fateme
19 دی 92 10:36
هروقت يه ني ني نازوكپل ميبينم ميگم اول به منتظراي ني ني بدهنگران نباش ني ني جان يه خورده نازداره فقط يه خورده ها
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام خوبی عزیزم؟الهی امین بله ماشالله فقط یکم ناز داره خخخخخخخ
باران
19 دی 92 12:24
سلام چی شد الناز جونم پرسیدی؟
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام عزیزم خوبی؟نه والا
باران
21 دی 92 11:22
سلام الناز جان چی شد؟الان کاملا پری شدی؟عزیزم نگرانتم............پروفسور کم باد باران
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام عزیزم خوبی؟باران جان داشتم برات توضیح میداد جریان یاهو رو که نتم قطع شد شرمنده بخدا.....اختیار دارین شما بادتون تمام و کمال هستش خخخخخخخخخخخخخخخ بله 5روز کامل پ شدم و سه شنبه هم انشالله میرم بازد کتر ببینم چی میشه
مامان ستاره
22 دی 92 2:00
عزیز دلم انشاالله خدا به زودی دامن همه منتظرا رو سبز کنه ...
samira
22 دی 92 8:43
سلام عزیزم انشالله که به آرزوت میرسی منم مثل توام به امید اینکه خداوند یک روز به همه ی مامانای منتظر نی نی های صحیح و سالم بده خوشحال میشم شما هم بیاید
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام خانمی خوبین؟>مرسی عزیزم.....ممنونم از بابت نظری که گذاشتین....فقط ادرستون رو هرچقد میزنم اشتباه صفحتون بازنمیشه....میشه دوباره لطف کنید؟
نیلوفر جون
23 دی 92 0:21
سلام عزیزم امیدوارم انتظارت زودتر تمام شود
الــنـــازجوون
پاسخ
سلام عزیزممممممممم مرسی فداتشم ممنونم