من و یه دکتر دیگه(دکترقریشی)
ســـــــــــــــــــلام
من باز اومدم بایه روحیه ی توپ و عالیامروز صبح ساعت9:37دقیقه رسیدم سرقرار دخترخاله جونم رو دیدم که چن دیقه جلوتر از من رسیده بود...رفتیم طرف مطب دکترقریشی....یه چن نفری بودن رفتیم و منتظرنشستیم......راستی دوستم الهام جون که از نی نی سایت آشناشده بودیم و چند بارم بیرون رفته بودیم یه چن روز قبل شک کرده بود که حامله ست امروزم رفت آزمایش و با جواب مثبت برگشت خداروصدهزار مرتبه شـــــــــــــکراومدوآزمایشش رو به دکتر نشون داد و خلاصه اینکه کلی خوشحالمون کرد....نوبت من شد رفتم داخل...وای که چه دکتر خوبی...خوش اخلاق...مهربون....دکترقبلیمم که میرفتم دکتر عالی بود اما چون برام گفت دفعه دیگه آمپول میدم دیگه نرفتم و داروگیاهی استفاده کردم....خلاصه آزمایشات قدیم و جدید همه رو برده بودم همه رو دید و گفت که هیچ مشکلی ندارین...رفتم سونوگرافیم کردنوای که چقد بده این معاینه و سونوگرافی....خلاصه سونوگرافی هم چیزی نشون نداد و گفت که الحمدالله هیچ مشکلی نیست....برام قرص و دارو تجویز کردن و متوفورمین و دو تا داروی دیگه برای تنظیم دوره ی پریودم...آخش آمپول نداد البته نمیترسما فقط نمیخوام آمپول بزنم حس میکنم عواقبش بیشترباشه....البته نظرمنه....خلاصه اینکه داروها رو نگرفتم قراره شوشو عصری بیاد و باهم بریم من داروهامو بخرم و یه دوری بزنیم...ازصبح هیچی نخورده بودم تا ساعت1:30اومدم 6قاشق برنج از شام دیشب داشتم خوردم و یه بستنی فروتاره یخی میوه ای که عاشقشم.....کالریش خیلی کمهنوش جونم....امروزم غذا درست نمیکنم چون همسری دیرکه میاد میریم بیرون بعدشم شاید رفتیم خونه بابا...
خداجونم دوست دارم...مواظب همه دوروبریام باش...بابامامانم و شوشو و داداش و زن داداشم...همه ی دوستام....انشالله خدا دلتون رو شاد کنه دوست جونیام....
یاعلی