من خوشحالم
سلام دوستای گلم واقعا از داشتنتون خوشحالم،الان خونه بابامم باگوشیم،صبح ساعت10.5رسیدم سرقرارم بادخترخالم،هیچوقت انقدآروم و رلکس نبودم،رفتم آزمایش خون،ازم خون گرفتن گفتن یه ساعت دیگه بیا،رفتیم بادخترخاله جون یه دنیاگشتیم و خوش بودیم،خیلی خونسردبودم.عوض من دخترخالم استرس داشت،میدونستم منفیه.حتی ازشب خداخداکردم که اول مصلحت خودش بعدشم منفی باشه چون دیشب تصمیم گرفتم دوسه روز دیگه شروع به لاغری موضعی کنم،رفتیم نتیجه آماده بودگفتن که منفیه حامله نیستید،یه نفس عمیق کشیدم چون اول بایدخوب لاغرکنم،براتاخیرپ دکترمیرم اماسعی میکنم یکم ازقضیه ی نی نی دورباشم اول هدف بزرگم بعدشم نی نی جونم،بعدش رفتم خونه مامان بزرگم که چشمش عمل کرده بودن بعدبامامان اومدیم خونه.باشوشوم صحبت کردیم.بیشترناراحت شدواسه من که چه مشکلی برات پیش اومده که انقدتاخیرکردی!گفتم حالابیاصحبت میکنیم،خلاصه اینکه دوستان نگران نشیدحالم خیلی خوبه.احساسم فوق العادست،انقدسبک شدم که فقط خدامیدونه،تواین12.12ماه اولین باره که انقدراضیم ازجواب منفی گرفتنم،ساعت5به بعدشوشوجونم میاد،بعدش میریم سفارش نون سنگک یابربری بدیم،سبزی وپنیربخریم ودوین سال دومین نذرمون روبدیم،خدایابرای من نشداماتوروبه خداوندیت قسم دل منتظرارو زود شادکن و حاجتاشون روبده،آمین یارب العالمین،ضمناتاسوعا،عاشورای حسینی روتسلیت میگم،التماس دعا،یاعلی