دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 24 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

مارفتیم

1392/8/19 15:32
241 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ....

صبح بخیر....

امرزو بابای نی نی ایندم قرار بود بره پلدشت...ماهم که هماهنگ شده بودیم برای روز جمعه که بریم پلدشت برای دیدن نی نی پسر عمه ی شوشو....یهو به ذهنمون اومد با ماشین خودمون بریم....شوشومنو بذاره خونه پسر عمه اش بعد بره به کاراش برسه وبیاد بعدظهر دوباره راه بیفتیم بیایم ارومیه خونه خودمون...زنگ زدیم به اقا وحید هماهنگ شدیم که امروز ساعت9:30 تا10اونجا باشیم...

حالا من از 5:15بیدارم نتونستم زیادبخوابم...میرم اقای پدر رو هم بیدارکنم حاضرشیم بریم...برای راه قاقالی لی اینا گذاشتم...فلاسک چای رو میخواستم اماده کنم توش چای خشک ریختم که اب جوش بیاد بریزم دم بکشه یه لحظه یه صدایی گفت بممممممممممممممممب....نمیدونم بی دلیل شیشه ی فلاسک ترکید...خخخخ عجبا اول صبحی ترکوندیم حسابی

من برم حاضرم شم و بعدش راه بیفتیم

دوستان دوستون دارم....

یاعلی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان یاسمن و محمد پارسا
16 آبان 92 9:20
خوش باشی عزیزم


مرسی عزیززززززززززززززززززززززززم
باران
16 آبان 92 10:26
به سلامت مواظب خودت باش خوش بگذره انشااله چشم روشنی بچه خودت عزیزم


مرسی عزیز دلم ممنونم......وهمچنین انشالله برای نی نی شما انشالله
عاطفه
17 آبان 92 10:11
به سلامت الناز جون.
فریبا
21 آبان 92 14:59
سلام گلم سفر به سلامت..ایشالاه نی نی خودت................... فدای سرت حتما قضا بلا بوده که اول صبح شکسته........