دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

یاخدا

1392/8/4 16:53
182 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای ماهم...

اول اینکه عید همگی مبارک عزیزانم

بعد اینکه امروز و دیروز و.قتم بود و ....نشدم....

بعداینکه امروز از صبح خونه ی خالم بودم و مهمون عروس خاله بودم و همش با محمد عزیزم بازی کردم اخ که من فداش بشم چقده دوسش دارم این نوه ی خالم رو بعدش ساعت 4:15پسرخالم منو خالم و عروس خالم مریم جون رو رسوند مسجد و رفتیم فاتحه بدیم اخه پسر عموی مامانم فوت شده و امروز سومش بود...زیادنمیشناختمش و رفت امد نداشتیم اما خدابیامرزدش و به خانوده اش صبربده...الهی آمین

الان یکم دیگه همسر بی نظیرم میرسه و ماشین رو برمیداره میاد دنبالم میریم دیدن یکی از همکاراش و شلوار فرم شرکت رو از پاساژبگیریم و بعد بیایم خونه بابا جومونگ ببینیم . اگه قسمت باشه فردا بریم چالدران اولش برای تفریح و گردش دوم برای دیدن مامان بزرگ و عموهای همسرم...وجمعه شب برمیگردیم...

بایکی از دوستای نی نی سایتم آشناشده بودیم شنبه یکشنبه رفتیم بیرون و همدیگرو هم دیدیم و خوشحالم از اشناییش و واقعا خوشحالتر بخاطراینکه میتونیم دوستای خوبی برای هم باشیم انشالله

شنبه هم میریم برای دکترتغذیه و انشالله استارت لاغری زده میشه و خوش میگذرونیم با کمک خدا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان یاسمن و محمد پارسا
1 آبان 92 19:02
خوش باشی و سلامت


ممنونم همچنین شماخانمی...وبچه ها زیرسایه شما و همسرمحترمتون
مامان یاسمن و محمد پارسا
1 آبان 92 19:03
خدایا این جومونگ من و کشته


خخخخخخخخخخخخخخ همه ازش شاکین
✘ فاطمــﮧ جـפטּ ✘
1 آبان 92 19:03
سلام عزیزم
خوش بگذره


سلام خانمی......ممنونم همینطور شما
آجی عارفه
1 آبان 92 19:51
به سلامتی الناز جونم...
راستی به من رمز میدی؟؟


2740062737دیدی رمزو بگو بپاکم زوووووود
مامان الناز
1 آبان 92 20:36
عيد شما هم مبارك خانمي


ممنونم عزیزم یاعلی
مهسا
1 آبان 92 23:14
ایشالا همیشه تو شادی و گشت و گذارعیدتون مبارک


ممنونم خانمی مرسی......................شادباشین..باتاخیر عید شمام مبارک
مامان ستاره
1 آبان 92 23:29
ببخش عزیزم شرمنده شدم ... گیگم تموم شد - دوباره تا با تلفن خونه وصل شم طول کشید .. ببخش گلم ... یه وقت با هات شوخی کردم ناراحت نشی عزیزم - باید بمونم تا شنبه یکشنبه برم حجم بگیرم .... فعلا بای جیگر
مامان فندوق
2 آبان 92 3:01
عزیزم همیشه به خوشی


مرسی بوووووووووووس
مامان آنی
2 آبان 92 7:06
سلام عزیزم
ایشااله که نینی به زودی میاد منم پریم دیروز اومد عیبی نداره ایشاله ماه دیگه
راستی ممنون به وبلاگ دخترم سر زدییییییییی


سلام گلم................امیدوارم...شادباشید
fateme
2 آبان 92 15:00
اي خداكي بشه منم بتونم يه ذره لاغركنم وبه پوستم برسم
عيب نداره دوستان به جاي ما


سلام فاطمه جونم خوبی.....................مگه چاقی؟اضافه وزن داری خانمم؟
فریبا
2 آبان 92 18:50
سلام الناز جونم...عید شما هم مبارک..انشالاه غم نبینی....و غم آخرت باشه...خوب خوبه ی حال و هوایی عوض میکنی......خواستم بدونی به یادتم و همش به وب لاگت سر میزنم........من احتمالا اسم وب لاگمو تغیر میدم به ی دلایلی اسم جدیدیشو برات میدم.....همیشه خوش باشی و موفق


سلام عزیزم مرسی ش اد باشی گلم.....ممنون میشم ادرس رو لطف کنین
مرسی خانمی واقعااااااااااااا
مامان آرتين
3 آبان 92 0:31
سلام خوبين ؟اتفاقي وبلاگتون رو خوندم.خوشحال ميشم شماهم به من سر بزنين.يه جورايي همشهري به حساب ميايم.ايشالا به زودي عكس ني ني تون رو هم ميذلرين


سلام عزیزم........ممنونم شماخوبین؟چه جوریا همشهری ه ستیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟انشالله...اتفاقا وقتی شوشوم کنارم بود وب شمارودیدیم همسرم بیشتراز من ذوق کرد نی نی شمارو دید...ارزو کردیم یه نی نی مثل ارتین جون داشته باشیم خدا حفظش کنه
مامان آرتين
3 آبان 92 23:59
از نوشته هاتون خوشم اومد.آخه ما(من و شوهري) هم مثل شماييم .اهل گشت وگذار و تفريح.البته از وقتي آرتين اومده كمي محدودمون كرده.ولي بازم هر وقت شرايط مساعد بود خوشگذراني ميكنيم.


مرسی خانم گل....اره بابا مادرشوهرمن خوبه ها اما زخم زبوناش یا خاطره ی بدی که ازش دارم رنجم میده اکثرا...چه کارمیشه کرد....اخی ارتین عزیزم.....بوسش کن ازطرف من خانمی
فریبا
4 آبان 92 13:34
سلام الناز جون اسم وبلاگو گذاشتم فرشته کوچولوی من زودتر بیا بهم سر بزن...


سلام عزیزم خوبی گلم....بله دیدم خانمی...برایت از خدا صبر میخوام و ازش میخوام هرچه زودتر نی نی نازتو بفرسته تو بغلت و ازش انقد دور نمونی خانم طلا...