دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

بدون عنوان

1392/1/19 16:40
340 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامان جان فداتشم که انقد نازداری و نمیخوای که بیای تودلم تا منم ازاین تنهایی خلاص شم

چقدسخته ادم حسرت به این بزرگی داشته باشه ولی خوب من که ناامیدنمیشم و همیشه منتظرم تاخبری ازت بشه مامان جان امروز دوسه روزه شکم و کمرم خیلی درد میکنه توعمرم اینطوری نشده بودم باباهم همش میگه بریم دکتر ولی من انگار نه انگار که میشنوم:Dدوسه  روز بیشترم به عید نوروز نمونده بابایی هم یکی دوروزه که دیگه کاراشون تموم شده و دیگه خونه ست البته مثلا خونه ست  یا دنبال کارای ماشینه میبره کارواش میبره معاینه نمیدونم هزارتاکار دیگه امروز از 8 بیداریم تا9 رفت ازخونه و من طبق معمول تنهام ازیه طر فم بابایی یه دوستی داره به اسم عمو حجت و خاله میناهم خانمشه عیدفطرسه چهار روز تعطیل بود رفتیم شمال باز با هم قرار گذاشتن بریم طرف  اصفهان شیراز نیمدونم چی بگم والله من که  دل و دماغشو ندارم ولی بابایی میگه بریم یکم سرحال بیایم ببینیم چی میشه انشالله مامان جان دفعه بعد توباشی و من خانوادموتکمیل ببینم ای خدا یعنی میشه امسال بزرگترین عیدی منو خودت بدی؟اخه باز این ماه یکی دوروز تاخیر دارم نمیدونم شایدم تلقینه بوووس مامانی توام دعاکن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مــآمــآنــے
5 فروردین 92 10:40
سال نو مبارک

سلام
سال نو شما هم مبارک صدسال به این سالها