دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

هشت روز گذشت

1392/6/21 15:36
255 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  همه کسم


مامانی یه روز دیگه هم گذشت  نه خبری از ....هست و نه خبری از تو عزیزم

ولی نمیدونم یه حسی بهم میگه انگار که اومدی عزیزمممم اخه زیرشکمم سمت چپ همش تیر میکشه

عزیزم دیروز با مامانیم رفتیم پیش سید یاری  هفت رنگ نخ ابریشم رو اندازه ی قدم گرفت بعدش گره زد و دعا خوند گفت که تا 40 روز رو بازوم بمونه و شبا سوره ی واقعه رو بخونم و تا جایی که میتونم بگم استغفرالله ...

از دیشب شروع کردم توکل به خودش

انشالله که این ماه میای تو دلم خیلی امیدوارم

راستی مامانی  زمینمون که اون بار طلاهامو فروختم رو خیلی خوب و قیمتشو بالاخواستن حالا دیگه خیالمون راحته از ایندمون عزیزم

خیلی امیدواره و همیشه بهم روحیه میدیم چون بابایی بدون پشتوانه و کمک مالی از کسی از صفرشروع کرده و کنارهم داریم به همه خواسته هامون میرسم...خداروشکر میکنم بابت این تقدیر و سرنوشت زیبای خودم و همسرم کنار هم

ناناز مامان امشب بابابیی میره جشن عروسی یکی از همکاراش منم میرم خونه باباایرجم تاتنها نمونم بابایی اخر شب میاد دنبالم و میایم خونه خودمون...

امروز بوکان هستش و 5:30 میرسه خونه و میره ارایشگاه و بعد میره عروسی و مامانیت تنها میمونه بدون باباییت

عزیزم اخر شهریور تولد باباجونته که من عاشقشم تورو خدا بیا تا بهترین کادوی تولد دنیاش بشی بابایی از خوشحالی پر در میاره اگه تو اومده باشی چقدم دلش نی نی میخواد قربونش برم...

ماه مامان ،من و بابایی و خانواده هامون بی صبرانه منتظرتیم تا بیای

          

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان امیررضا
21 شهریور 92 16:06
سلام الناز جونم خوبی عزیزم
خدا حرفاتو گوش میکنه ناامید نباش فدات شم
مواظب خودت باش

ایشالله به زودی خبر خوشی ازت میشنویم

راستی عزیزم این سوره واقعه معجزه داره به خدا
من یه بار امتحان کردم حتما بخون


سلام عزیززززززززززززززززم خوبین؟امیررضا چطوره؟فداتشم امیدوارم هر چه زودتر صدامو بشنوه
جدا؟منم تصمیم دارم هرشب بخونم مرسی بابت دلداریت عزیززززززززززززززززم پسرنازتو ببوس
غزاله
21 شهریور 92 16:56
عزیزم ایشالا که الان ی نی نی ناناز تو دلت داره رشد میکنه .خدا رو شکر بابت زمینتون.


غزاله جونم مرسی عزیزم انشالله الهی امین
امیدوارم هر چی از خدا میخوای زود زود بهتون بده عزیزم
ممنونم
مامان یاسمن و محمد پارسا
21 شهریور 92 18:46
خدارا شکر ایشالاه پست بعدی با خبرهای خوش تر


الهی امییییییییییییییییییین
خورشید
21 شهریور 92 19:26
عزیز دلم ایشاا...... که تا 9 ماه دیگه پری نشی.
بلاخره میاد منتظرش باش.


عزیزمممممممممممممممممم مرسی فداتشم خدا از دهنت بشنوه تویه مادر بارداری خدا دوست دارم دعاهاتو قبول میکنه توام منو دعا کن
آجی عارفه
22 شهریور 92 11:19
امیدوارم زنگیتون با اومدنه یه نی نی بهتر بهتر تر تر از قبل بشه...


انشالله اجی جووووووووووووووووووووونم
مامان الناز
22 شهریور 92 15:31
سلام عزيزم از خدا مي خوام يه ني ني خوشكل بذاره تو دلت كه زندكًي شييرينت از اين هم شيرينتر شه توكلت به خدا باشه بوس


سلام مامان جونم خوبین
خوشبختم از اشناییتون
دختر نازتون رو ببوسین
ممنونم دوست عزیزم
موفق باشین یا حق