دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

من اومــــــــــــــــــــــــــــدم

1392/6/12 15:13
315 بازدید
اشتراک گذاری

درود به همه دوستای عزیز و نـــــــــــــــــــــازم

نی نی نـــــاز من چطوره؟

چقددلم برای دوستام و درد دلامون باهم تنگ بود خدایا شکر بالاخره مشکل حل شد و دوباره تونستم بیام

قضیه خیلی طولانیه... یه چن روز نشد بیام بعدش یکی دوروز رفتیم خونه مامان بزرگ شوشو توچالدران دوهفته پیش ،جای همتون خیلی خالی بهمون خوش گذشت ،یه عروسی کردی هم رفتیم همسایه ی مامان بزرگ بابایی کرد هستن عروسی داشتن ماهم که از خداخواسته رفتیم تو جمع، وای چقد باحال بود،مختلط بودن و بابایی هم طرف اقایون به صف شدخلاصه خوش گذشت،لپ تاپم یکم ویندوزش مشکل داشت باخودمون بردیم چالدران گفتیم وقت شد اونجا مشکلشو حل میکنیم که بازنشد بعدکه اومدیم ارومیه از داداشم ادرس دوستشو گرفتیم و بردیم پیش اقای صالحنمدی نگو فن لپ تاپ یکم مشکل داره ولی کلا سرویسش کردیم و الان خداروشکر مشکلی نداره

دیرشده ولی خوب تولد مامان جونم مبارک 4شهریور تولد بهترین مامان دنیا بود فداش بشم

عاشقتم مامانی.....ستایشت میکنم همه کسم

روز خوبی برامون بود ،خرید کیک تولد به عهده ی من بود.کادوشم از بانه  یه پیرهن خیلی خوشکل بود قبلا خریده بودم،شام دعوت بودیم کلاخوش گذروندیم و برای مامانی جونم بهترین ها رو از خدا خواستیم

 

 

قربونش برم اخر ماه هم تولد همسر مهربونمه که جونم فداش یه مهمونی توپ براش ترتیب دادم و دارم برنامه ریزی میکنم انشالله که به خیر وخوشی

و اما نی نی نازم چه خب ازتو عزیزم؟

نمیدونم هستی یانه ولی توهمین چن روز اینده مشخص میشه که تو دلم اومدی یانه

اما میدونم که نیستی فقط طبق قانون طبیعت منتظرت میمونم عزیزم

یه چن روز پیش بابایی یکی از همکاراشو دیده بود میگفت یه چن سال بچه دارنمیشدن  پرسیده بود شما چرا بچه نمیخواین بابایی هم زیاد تابلو نگفته ولی خوب همکارش جریان رو فهمیده گفته که خوی یه خانم مسنی هست به اسم افسر خانم که خانمش رفته پیشش و بچه دارشده ولی از توضیحاتی که داده بود بابایی میگه همین داروهای اقای شفیع پور رو داده و فقط یه کار جدید بود اینکه با بادکش رحم خانمه رو کشیده بود جاش... نمیدونم یکی دوبار به سرمون زد که بریم اما بعدش گفتیم بابا بیخیال خدابخواد هرطور درد و مرضی هم که داشته باشی بهت بچه میده حالا ماکه مشکلی نداریم....  خدایا راضی ام به رضات

نانازی خیلی دوست دارم  عاشقتم امروز تو کلاس شمع سازی یه نی نی بود اسمش امیر حسین بود خدایا چقد ناز بود ارزو کردم اگه پسر بودی همون طوری بشی  اخه خیلی خوشکل بود موهای بور پوست سفید خودشو توپول بود مهمتر از  همه سالم و ناز بود خدایا یکی هم به ما منتظرا بده

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان حنانه زهرا
12 شهریور 92 15:23
سلام عزیزم خوش اومدی


سلام عزیزم ممنونم
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
12 شهریور 92 15:25
سلام الناز جون خوبید
مطالبتونو خوندم معلومه شما هم عاشق بچه اید انشالله خدا صداتونو میشنوه واز دلتون خبر داره زود بهتون یه نی نی خوشگل عین همون امیر حسینی که دیده بودید نصیبتون می کنه
اگه مایلید با هم دوست بشیم خوشحال می شم


سلام خانمی خوبین
خوشبختم از اشناییتون
بله عاشق نی نی ام و میدونم به همین زودیا خدا یه فرشته بهم میده
الهی امین عزیزم
با افتخار دوستیمو اعلام میکنم
آجی عارفه
12 شهریور 92 15:32
خب خداروشکر که اومدی......
بح بح کلا جشن تو جشن شدی این روزاها....خوش بذگره النازجون....


مرسی ابجی عارفع جونننننننننننننننننننننم انشالله شماهم همیشه شاد و لبت خندون باشه کنار خانواده سبزت عزیزم
مامان یاسمن و محمد پارسا
12 شهریور 92 15:33
همیشه به گردش و شادی عزیزم تولد مامان جونتون وهمسری هم مبارک باشه ایشالاه به سلامتی نی نی جونمیاد پیشتون


مرسی عزیز دلمممممممممممممممممممممممم ممنونم الهی امین شاد باشین کنار خانواده ی سبزتون
nafise
12 شهریور 92 18:53
سلام الناز جون بابا تو کجایی دلم تنگید خوب اینجور که معلومه همه چی خوب بوده و خوش گذشته حالا منم یک خبر خوب برات دارم


سلام اره فداتشم یه مدت نبودم بنا به دلایلی که گفتم
عزیزم خبر خوب چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ خبر خوبیه مطمئنااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
زود باش منظرمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممااااااااااااااااا
nafise
12 شهریور 92 22:39
واست خصوصی گذاشتم برو ببین عسسسیسسسسسسم


چشـــــــــــــــــــــــــــــــــم
غزاله
13 شهریور 92 1:54
عزیزم ایشالا همیشه خونوادت سالم در کنارت باشن.
تولد مامانی هم مبارک باشه.
تو هم مامان میشی عزیزم اون روز خیلی بهت نزدیکه مطمئن باش.بوووووووووووووووووووووس


مرسی غزاله جونم
فدات
چه خبر از خودت؟
اوضاع روبه راه؟خبری نیس؟؟؟؟؟؟؟؟