دوقلوهای ماماندوقلوهای مامان، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
زندگی من و بابا.عقدزندگی من و بابا.عقد، تا این لحظه: 13 سال و 25 روز سن داره
بابایی بابایی ، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

خدارو باهمه وجودم حس کردم

خدا جــــــــون من چم شده؟

1392/3/26 23:40
383 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

آیا من ویروسی شده ام یا حامله ام؟ کــــــــــــــــــــــدوم؟

ای خدا جونم به لبم رسیده چن روزه از روز جمعه همش تب دارم همشم پایین تنم انگارکه دارم فلج میشم بخدا خیلی سختمه نای حرکت ندارم بی حالم میگن ویروس تشریف فرماشدن که تب و تهوع و این جور حالت ها رو هم داره من فقط تب پایین تنه دارم

یه مسئله ی خیلی مهم دیگه من قبل ازاین اصلا اهل خوردنی های ترش مزه نبودم یااگه میخوردم خیلی خیلی کم مخصوصا گوجه سبز اصلاحالا مخ همسری بیچاره رو از ظهر زدم که برام از پلدشت گوجه سبزبخیربیار چون شاید تااینجابرسی یادت بره اونجا هی smsمیدادم که گوجه سبزمن فراموش نشه وای یعنی این منم که انقد شکمو شدم؟اونم چی گوجه سبز تـــــــــــــــــــرش؟صبح ساعت 12به بعد رفتم خونه ی بابایی جونم ازصبح هیچی نخورده بودم اونجاکه رسیدم یه چای داغ خوردم بعد که بابایی اومدن نهارخوردیم اونم نه زیاد چن لقمه ازساعت 2 همش به خودم پیچیدم که یه ساعت خبوابم مگه تب و دمای بالای بدنم گذاشت خیلی زجر آوربود  شوهری که می اومد اس دادم دارم از دل ضعفه میمیرم  نون روغنی بخربیا وای چرا من اینجوری شدم؟بعدش انقد حالم بدبود که نذاشتم بیچاره همسری استراحت کنه گفتم توروخداپاشو بریم خونمون مامانم همش اصرار کرد الناز بمونین میری فکرم میمونه پیشت به زور اومدیم  یه دور زدیم اومدیم خونه یه دل سیر گوجه سبزخوردم از یه کیلو 10-15تابیشترنموندهالانم رفتم یه دوش آب سرد گرفتم وقتی دوش رو میگرفتم اون ورتر انگار ازم بخار میزد بیرون نمیدونم خدایا کمکم کن

ضمنا نی نی این ماه نیا ببین چیکارت میکنم مجبورمیشم باآمپول واردت کنم این دنیا حالاببین    چیزی نمونده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

آیدا
27 خرداد 92 8:35
سلااااااااااااااااااااام. نگفتم همزادمی؟! تاریخ عروسی ما هم آخر تیره. منم خواهر ندارم فقط 1 برادر دارم.
الناز!!؟؟ این حرفا چیه دیوونه شدی؟ منم با فوق لیسانس بیکارم! همه ی این روزا را منم گذروندم دقیقا درکت میکنم همه این حالات متفاوت را داشتم بخاطر بچت هم درس بخون هم ورزش کن نی نی شما 1 مادر تحصیل کرده و با نشاط و قوی لازم داره. منم بعد از ماه رمضان حتما باشگاه ثبت نام میکنم. الان کمی گرفتارم.
مطمئنی دلیلش ویروسه؟ منم این چندروزه مدام تب داشتم اما بخاطر بقایای کیسته. ظاهرا کیست پاره شده اما دفع نشده. فعلا منتظر جواب آزمایشهام. راستی قرار بود داستانم را بگم:
اولش اصلا تخمک نداشتم بعد از کلی دارو 3تا تخمک ساختم اما باردار نشدم بعد دکتر گفت محیط رحم و اندازه آندومتر آماده نبوده بعد کلیییییییی دارو اونم خوب شد بازم نشدم! بعداز دادن 1 گالن خون و انواع آزمایشات معلوم شد کمکاری تیروئید دارم که روی بارداری و تخمک و... اثر داره بعد از کلیییییییییی دارو تیروئیدم هم خوب شد. هر کدوم از این مراحل حدود 1 سال طول کشید و کلی پول ویزیت و آمپول و سونوگرافی معمولی و واژینال و داروهای خارجی دادیم و این حالت تهوع و سردرد و سرگیجه را تحمل کردیم و... تازه من 1مشکل قلبی کوچک هم دارم که داروها بدترش کرد.
و حالا پروژه جدید: 1کیست مشکوک خطرناک 2سانتی که هسته داره و دردش امونم را بریده بخصوص زمان پ.
نتیجه اخلاقی: حتما 1 حکمت و مصلحتی هست که هربار 1مشکلی درست میشه. هنوز بر اساس قضا و قدر الهی زمان بچچچچچه داشتن ما نرسیده پس بهتره همینطور که تلاش می کنیم راضی به رضای خدا باشیم




سلام ایدا جونم
فدات بشم الهی چقدخوشحال شدم پیامت رو دیدم
عزیزم راستش دو دل بودم برای درس خوندن ولی خداییش حوصلشو ندارم وقطعی تصمیم گرفتم دیگه برم برای انصراف
ولی مطمئنم که بچمو میتونم خیلی خوب تربیت کنم از خودم مطمئنم
برای ورزشم میخوام برم اما دکتر گفته که به خودم فشار نیارم کارای سنگین نکنم
عزیزم مگه شماهم اضافه وزن داری؟من که دارم
ایدا جون فدا بشم
میدونم خیلی سخته اینهمه دارو اینهمه دکتر ر فتن و ازمایشات پولشون به جهنم اعصاب میخواد اینهمه برو بیا بخدا.والله نمیدونم دیروز یکی از دوستام گفت ویروس اومده شب رفتم دوش اب سر و ولرم گرفتم بعدش بخار میزد از بدنم بیرون خیلی شدید حالم خرابه
به خاطراین هوس ها میگم شاید باردار شدم اما میدوئم همش تلقینه
عزیزم منم یه داداش دارم که پارسال عروسی کرد یه مامان ویه بابا و یه شوهر خیلی خوب از زندگیمم راضیم
اما اگه خدا مصلحت بدونه و نی نی بده بهمون راضی ترمیشیم
هروقت با همسری از نی نی میحرفیم ذوق میکنه طفلی خودشم دخترخیلی دوس داره
ایدا جونم غصه نخور خدا خیلی بزرگه بعضی وقتا بااین چیزا ادمارو امتحان میکنه
خدا انشالله به همین زودی دلت رو شاد کنه عزیزم
خیلی مشتاقم ببینمت


مامان ارمیا
27 خرداد 92 11:33
سلام الناز جون. شاید یه خبراییه؟؟؟؟

ایشالله که باشه ازته دل دعا میکنم واست
راستی اگه دوست داشتی منو لینک کن.


سلام عزیزم خوبی
والله نمیدونم که بی سابقه ست اخه برای من
ممنونم گلم
باافتخاراین کارو میکنم اگه میشه فقط اسم و سن و شهرتون رو بگو تا اطلاعاتم کامل باشه مرسی
مامان ارمیا
27 خرداد 92 12:30
الهامم عزیزم . مشهد
و خودم 33 سالمه و فسقلیم که وبلاگ مال اونه 2 روزه که رفته تو 10ماه.

ermiananaz.niniweblog.com


لینک شدین عزیزم
منم النازم 23 ساله از ارومیه
آیدا
27 خرداد 92 13:32
خدا نکنه. زنده باشی انشالا که مامان شدی! خوش خبر باشی اما اگه زبونم لال نبودی غصه نخوریا. ببین حال منو! شرح حالمو خلاصه گفتم. راستی امان از فامیل شوهر که روحیه برا آدم نمیذارن بخصوص حالا که خواهر شوهر 2سال ازدواج کرده حاملسسسسسسسسس!
1رازی یادت میدم فراموش نکن : مردها درسته که اولش با آدم همراهند اما سعی کن زیاد جلو شوهرت آه و ناله نکنی روانشناسیشون را خوندم و در همسر خودم هم دیدم که کلا دوست ندارند زنشون را رنجور و بیمار ببینن سرخورده میشن حتی اگه بروی خودشون نیارن. سعی کن مقاوم و شاد باشی و به خودت برسی. این
بود تجربه ای از مادربزرگ!


ایدا جون موافقم باهات عزیزم اره ولی خوبه خواهر شوهرمن که 7-6ماه زودتر از من عروس شده بود نی نی نداره اگه اون داشت و من نداشتم همه جا رسوام میکردن یانجور ادمایی هستن
عزیزم ایروبیک میرفتم قبلا ولی خوب فعلا ببینم این ماه چی میشه اخه ماه رمضونم هست بعد ماه رمضون ببینم چی میشه
اره حق داری جدیدا بخاطراین تبم همش پیش همسرم نالیدم بیچاره نازمم میکشه ها ولی خوب راس میگی میگه الناز دوس دارم همیشه بگی بخندی لبخندرولبت باشه
حق داری عزیزم نه خیلی حق میگی دوسد ارم از تجربیاتت استفاده کنم
خانمییییییییییییییییییییییییییی
آیدا
27 خرداد 92 13:37
راستی یادم رفت بگم تو هر رشته ای که علاقه داری ادامه تحصیل بده ببین عشقت چیه!
اضافه وزن ندارم لب مرزم اما برای روحیه و شادابی باید ورزش کنیم قبلا چند سال مداوم ورزش می کردم اما بعد با کلاسهای دانشگاه تداخل پیداکرد دیگه ولش کردم. 1 رشته ورزشی ملایم انتخاب کن راحتتر از همه ایروبیکه.
التماس دعا آبجی


عزیزم نه درسو کلا میذارم کنار دیگه با روحیم جورنیس ولیمن اضافه دارم اره منم چندین سال ورزش کردم التماس دعاابجی جونم خدا انشالله به همین زودی به ارزوت برسونه خانمییییییییییییییییییییی
هدیه
27 خرداد 92 13:54
سلام
انشالله خبری باشه گل من
مواظب خودت باش


سلام مرسی عزیززززززززززززززم توام خبرای خوب بهم بده انشالله به زودی
آبجی عارفه
27 خرداد 92 16:37
واااااای یعنی نی نی جونه؟؟؟خدا کنه ؟؟؟
راستی تولد امام حسین خیلی منقلب شدم شمام تو خاطرم اومدی عزیزم..دعات کردم


عارفه جوووووووونم خدا کنه نمیدونم شایدم مث همیشه تلقینه
به هرحال امیدوارم خیرباشه
مرسی عزیز دلمممممممممممممممممم خیلی خانمی
الهی به امیدخدا هرچی ارزو تواین دنیا داری بهش برسی عزیزممممممممممممم داداش کوچولوتم براتون حفظ کنه خانم گل
آبجی عارفه
27 خرداد 92 20:49
ممنووووووووووووون یه کلی بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس