بدون عنوان
من اومدم اما با یه دنیـــــــــــــاغصـــــــــــه
دلم خیلی گرفته نی نی نــــــازم باز امروز بعد یه مدت خیلی دلم هواتو کرده نفسم
خوب بایدچیکارکنم تا خدا قبولم کنه تا یه نی نی ناز بیاد پیشم؟من که خیلی تنهام همش خودمو مشغول نی نی وبلاگ کردم و دیگه حس و حال هیچ کاری رو ندارم چن روز خیلی بهتر بودم ولی باز یه نمه افسرده شدم چیکارکنم بابایی صبح میره عصرمیاد جدیدا با دوستامم بیرون نمیرم یعنی حوصله ی هیچ کسی رو جز بابایی ندارم اما بیچاره بااونم لجبازی میکنماصلا خیلی بد شدم اولین کسی که ازمن شکایت داره وجدان خودمهیعنی من میتونستم انقد بدباشم؟چرا همش سرهیچی دعوامیکنم داد میزنم و عصبی میشم؟ازخودم بــــــــــــــدم اومدهنمیدونم تاکی قراره اینطوری باشم؟چه چیزی میتونه منو ازاین حال دربیاره؟نمــــــــــــــــیدونم خدای من کمکم کن دلم برای اون النازی تنگه که باچه شوروشوقی کاری رو میکرد و چه کارا برای خندوندن اطرافیانش میکرد برای خودم متاسفم که انقد ضعیف شدمازبعدعید همش دوروز باشگاه رفتم دانشگاه رو این ترمم بیخیال شدم این یعنی چی؟
خداجونم توکه خیلی بزرگی و رحمان و رحیم یه فکری هم به حال من بکن تا ازاین کسالت و افسردگی دربیام خودم ازخودم خسته شدم خدایی